روانی تو

روانیِ تو
p: 5

«ا.ت»
با دیدن زن مسنی که نشسته بود و به حرفامون گوش میداد ساکت شدیم
زنه اومد سمتمون چشاشو ریز کرد و عینکشو زد بهمون نگاه کرد و لب زد
-: تو لارا هستی؟
+: نه من ا.تم
به شارلوک که کنارم نشسته بود نگاه و گفت
-: پس تو لارایی
&: نه خانم من شارلوکم
-: پس لارا کجاست
_: مادر من لارا خیلی وقته فوت شده چرا نمیخوای باور کنی

با دیدن ارباب به احترام خم شدیم
با دستش اشاره کرد که میتونیم راحت باشیم

-: نه لارای من نمرده
_: مادر جان از لارا فقط یه اسم میدونی کردیش بهونه هرکی و میبینی میپرسی لارا ست یا نه تو حتی یادت نمیاد چشکلی بوده
-: بچم از موقعی که رفت فرانسه دیگه ندیدمش باید تا الان خیلی تغییر کرده باشه انتظار نداشته باش بشناسمش
_: لارا موقعی که سوار هواپیما شد هواپیما سقوط کرد و همه ی ادمای تو هواپیما مردن مامان لارایی دیگه وجود نداره

همون زنه که مادر ارباب بود بغض کرد و به چشای ارباب نگاه کرد

-: نه ا او اون زندست کوک اون زندست من مطمئنم
دیدگاه ها (۱)

روانیِ تو p: 6«ا.ت» ارباب با چشای عصبی نگامون کرد _: شماها چ...

ددی خشنپارت: ۱۵م.ه: تو به دختر من تجاوز کردی پسره ی عوضیییک...

روانیِ توp: 4«ا.ت» : خب راست میگم دیگه &: اوهوم : بعدشم...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۳۳

WISH MEET YOUPART 16ویو روز بعدادمین. ا/ت صبح زود بیدار شد و...

#سنگدل part 36رومی به سالن رفت و جینو هم بلند شد و پشت سر رو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط