دلانه✨
•💛✨•
آرام بو میکشم و چشمانم را باز میکنم؛ به صحنوسرای حرم آقا اباعبدالله، نگاه می اندازم.
لبخند میزنم و به سمت ضریح زیبایش قدم برمیدارم✨
برروی موزاییکهای براق، که عکس حرم را منعکس کردهاند راه میروم . . .
گنبدش، آسمان تاریک را روشن کرده است، ماه به او حسودی میکند🌙!
دستم را به سمت ضریح طلایی رنگش دراز میکنم و هنوز آن را لمس نکرده،
از او دور میشوم ...
از رؤیا بیرون میآیم؛
وقتی به خود میآیم، میبینم دارم اشک میریزم🚶♀💔
سرم را به طرف پنجره
میچرخانم و به ماه نگاه میکنم؛
مـــــن هیچــــوقت کربـــــلا نرفتـــــهام ...
✍🏻دُخدری
#اربعین ،، #دلانه
•💛✨•
آرام بو میکشم و چشمانم را باز میکنم؛ به صحنوسرای حرم آقا اباعبدالله، نگاه می اندازم.
لبخند میزنم و به سمت ضریح زیبایش قدم برمیدارم✨
برروی موزاییکهای براق، که عکس حرم را منعکس کردهاند راه میروم . . .
گنبدش، آسمان تاریک را روشن کرده است، ماه به او حسودی میکند🌙!
دستم را به سمت ضریح طلایی رنگش دراز میکنم و هنوز آن را لمس نکرده،
از او دور میشوم ...
از رؤیا بیرون میآیم؛
وقتی به خود میآیم، میبینم دارم اشک میریزم🚶♀💔
سرم را به طرف پنجره
میچرخانم و به ماه نگاه میکنم؛
مـــــن هیچــــوقت کربـــــلا نرفتـــــهام ...
✍🏻دُخدری
#اربعین ،، #دلانه
- ۷۹۵
- ۲۸ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط