ماهسونبلالیم

#ماهسون_بلالیم
نشست تو ماشین، دستانش می لرزید، بخاری رو روشن کردم
گفت: ابراهیم ماشین تو بوی دریا میده!
گفتم: ماهی خریده بودم
گفت: ماهی مرده که بوی دریا نمیده!
گفتم:هرچیزی موقع مرگ بوی اونجایی رو میده که دلتنگشه
گفت: من بمیرم بوی تو رو میدم…
 
 @boof_graphy
دیدگاه ها (۰)

#معین - دختر! این‌طور به من نگاه نکن!این چشم‌های تو،بالاخره ...

#مازیار_فلاحی سبزترین خاطرات از آن کسانییت که در ذهنمان عاشق...

#استاد_شجریان می چکد اشک نگاهم بر مزار دلمی‌سراید قصه درد مر...

#ناهید_باباشلیهمیشه چیزهایی را که نداشته‌امبیشتر دوست داشته‌...

چرا حرف منو باور نمیکنی

Chapter: 1Rāz dar Rag-hāPart 30📍 ویو: الارسیدیم عمارت.ماشین ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط