کلبهی شعر

‹ کلبه‌ی شعر ›:
'درجهانے کہ غمش ࢪا بہ ࢪخ ما میڪشد
بیخیال باش، این جهان ࢪوزے بہ پایان مےࢪسد'

آنکہ بࢪ لوح دلم نقش ابد بسـت تویے(:🫀'🌱!

یڪ نفࢪ ࢪا دوست داࢪم، شعࢪ میگویم بࢪایش
آمده دࢪ زیر شعࢪ من نوشته عاشقین؟
این همہ از دࢪدهایم گفتہ ام باز آمده
مینویسد: خوش بحال دلبࢪ تو آفرین،
منکہ شاعࢪ نیستم تا عاشق شعࢪم شوے
من فقط یڪ عاشقم بگذاࢪ تا شعࢪم شوے
با من از ماندن بگو ࢪفتن تباهم مےکند
خوب میدانے غمت خانہ خࢪابم مےکند
من بہ لبخند دوچشمان تو عادت کࢪده‌ام
تࢪک عادت هم کہ میدانے چہ کاࢪم مےکند؟
قدࢪ یک دم دستهایت ࢪا ز دستانم مگیࢪ،
فکࢪ یڪ دم بے تو بࢪ مࢪدن مجابم می‌کند!
‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

🌱🌥"
دیدگاه ها (۸)

.جانانَم از مَن نَپرسکه چِقدر دوستت دارم اینجا در قلبِ مَنحَ...

باید قوی باشم مثل پرنده ای که باید پرواز کند ؛مثل بارانی که ...

در زندگي آموختم .!تلافی کردن از انرژی خودم می کاهدآموختم ،گا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط