من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم

من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطف ها می‌کنی ای خاک درت تاج سرم

دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو
که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم

ای نسیم سحری بندگی ما برسان
که فراموش مکن وقت دعای سحر است...

.
آمد نماز صبح و نیامد نگار من
ای دیده خون ببار که خوابت حرام شد

این جمعه هم تمام شد و...
#شيفت_شب #دلتنگی #میرزامحمدی #حاج_منصور
دیدگاه ها (۱)

دزدی جوانمردی

به من نگاه کن شکوه آفرینش را می‌بینی؟ مثلا این چشم‌ها را کمی...

‏گاهی اوقات احساسی که به یه آدم پیدا می‌کنی باعث می‌شه بتونی...

تیپیکال بحث و گفتگو در ایران

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط