دیشب و پری شب و هر شب بود

دیشب و پری شب و هر شب بود
کارم چت و حرف زدن با توبود
این بود کار طول روزم با تو
هر صبح و شب سخن گفتن با تو
جالب است این حس نزدیکی در تو
حسی که هرگز با هیچ کس جز وجود داشتت در درون تو
چگونه مرا مجذوب خود کردی
چگونه مرا عاشق خود کردی
این حسی که با تودارم از چیست
چیست این حس بی پایان
حال خوش و انرژی از پشت این صفحه روشن
چگونه بر وجودم منتقل میشوی
چرا حسم نسبت به تو این همه متفاوت است
چگونه من را رام خود کردی
منی که دیوانه وار عشق به تنهایی و سر بر گوشه خلوت خود داستم
حال دیوانه وار عشق نصبت به تو و این دل اشوب دارم
از بند بند تنهایی و تاریکی رهایم کردی
به بند بند وجود خود من رو متصل کردی
از تاریکی درون به رو شنی درون خود سوق دادی ام
حال بگو ، چگونه ازین آشوب رهایی یابم
چگونه احساساتم روشن شده ام را خاموش یابم
همانگونه که من رو از تنهایی درونم رها کردی
همان گونه که احساساتم را برایم آشکار ساختی
این بار بگو ، چه گونه از این اشفتگی رهایابم
تو که خود خوب بلدی من را ...........
دیدگاه ها (۱)

به چی میفروشن این دوره زمون عشق رو ...!:»)🖤قبلا قیمتش بیشتر ...

نزار قبانی راست میگه:اگر آدمی برای ما خیری داشته باشه می‌مون...

وقتی وارد رابطه ای میشید سعی کنید مثل روز اول بمونید ، یادتو...

-نوشته بود: ‏یکی چون کسی دور و برش نیست دوستت داره، ‏یکی‌ام ...

چرا رفتی!؟💔

🌿 آرامش شب 🌿حالا که شب پرده‌ی تاریکی‌اش را گسترانده، جهان می...

خودشناسی و خداشناسی – بخش ۲بهرام:خدایا…گاهی احساس تنهایی می‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط