به تو فکر می کنم

📝

به تو فکر می کنم ؛
در بی کرانه ی دور افتاده ترین جزیره ،
لابلایِ سکوتِ وحشیِ نهنگ ها ،
در غروبِ نارنجیِ بِکرترین ساحل ...
جایی که جز من و تو ، هیچ کس آنجا نیست !
با تو زندگی می کنم ؛
در خلوتِ عاشقانه ی یک اتاقکِ چوبی ،
در همسایگیِ مهربان ترین دریا ،
و زیرِ نگاهِ نجیب ترین آسمان .
با ستارگانی که عشق می پاشند ،
ابرهایی که مهر ، می بارند و
صخره هایی که آوایِ جاودانگی سر می دهند ...
چشمانم را می بندم ؛
تو را در آغوش می گیرم و دنیایِ کوچکِ غمگینم ، جهانِ خیال انگیز و عاشقانه ای می شود که از قرن هایِ دور ، با تو در آن زندگی می کنم .
من ؛
از قرن هایِ دور ، با تو هم قسم شده ام ،
از قرن هایِ دور ، سهمِ تو بوده ام ،
و قرن هایِ زیادی ست ، که تو را دوست دارم .
تو یادت نیست ...
ما در جهانِ دیگری ؛
سالهاست که هم خانه ایم ...
دیدگاه ها (۱)

iynemli aras bulut aras bulut iynemli آراس بولوت اینملی

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط