اینکه نوشته هایم سرد و بی روح شدند و مخاطبی ندارد عیب از

اینکه نوشته هایم سرد و بی روح شدند و مخاطبی ندارد عیب از دلمان نیست
ما می‌توانستیم در وصف چشمان معشوق هزار جلد کتاب بنویسیم بی آنکه کلمه ای در آن تکرار شود
اما هر بار که عاشقانه هایمان را گفتیم با پتک بی مهری بر سر ذوق احساسمان کوبیدند و ما را در کمای سکوت خفه کردند
حتی به گمانم خدا هم دست داشت در این بی حسی معشوق
خدا هم می‌دانست که خدای دیگری برای خود ساخته و کافر شده ایم بر یکتا بودنش
تا اشتیاق بی حدمان در دوست داشتنش را دید بیم آن کرد که نکند ما هم دینی به هزار آیین دنیایش بیفزاییم و همه را به پرستش معشوقمان سوق دهیم ، پس زیاد دید این عشق را برای بی جنبه بودن دلمان
چه می‌دانستیم که قرار است جواب جار زدنهایمان خفقان در امتداد مسیر باشد ، چه می‌دانستیم روزی قرار است به سکوت برسیم از آن همه فریاد
ما گناه داشتیم ما خیلی عاشق بودیم اما مهرتان را زیاد دیدید برایمان
هر بار پشت سردی حرفهایتان هزار بار شکستیم اما دم نزدیم که مبادا رنجشی بر دلتان بنشیند
فرارهایتان از خودمان را حس کردیم و کنار کشیدیم ، ما عاشق بودیم نه گزینه آزار لحظه هاتان

#زهراحسینی_دلنویس

#فی_البداهه
#عاشقانه_های_من
#سکوت
#دلنویس #ستایش_قلب_سربی
#عشق #عشق_جان #عشق_جان
#دلبر #دلبرانه #دلنوشته #عشقولانه
#ستایش_قلب_سربی #کلیپ_احساسی