بچه‌های کوچکتر را سوار پیکاپ کردند و راه افتادند.
مادرها دنبال ماشین شروع به دویدن کردند.
نه آن قدر تند می‌رفتند که مادرها کاملاً جا بمانند و نه آن قدر آرام که به ماشین برسند به بیچارگی مادرهایی که دنبال بچه‌هایشان می‌دویدند می‌خندیدند. با صدای بلند.

زنها که خسته شدند دو تا از بچه‌ها را بلند کردند و گفتند هر کدام از زنها که بایستند یکی از بچه‌ها را از ماشین در حال حرکت پرت می‌کنند بیرون. مادرها نفس نداشتند اما از ترس این که در صورت ایستادنشان بچه‌هایشان را پرت کنند می‌دویدند. یک ساعت مادرها را به دنبال بچه هایشان که وحشت زده ضجه می‌زدند دواندند تا خسته شدند. خودشان از بازی دادن مادرها خسته شدند.

بعد از آن راننده پایش را گذاشت روی پدال گاز و مادرها یکی یکی جاماندند.

ماشین که خوب سرعت گرفت یکی یکی بچه‌ها را از ماشین پرت کردند بیرون. گردن و آینه عمر مادرها با هم شکست.

روایت زهیر هشام از #فاشر #سودان

چه خوب نوشت الهام بن عباس در کتاب «تجاوز به سبک یک جنتلمن»: چه کسی بی‌پناه‌تر و آسیب‌پذیرتر از مادری است که جان فرزندش را در خطر ببیند؟

#مرگ_بر_امارات
#مرگ_بر_آمریکا و #مرگ_بر_اسرائیل و هر کس که نگه مرگ بر اسرائیل و هر کس که از اینکه می‌گیم مرگ بر اسرائیل دردش می‌گیره




#کلیپ_کلوب #فلسطین #غزه #رژیم_کودک_کش_صهیونیستی #رژیم_صهیونیستی #یمن #حزب_الله #حشد_الشعبی #ضاحیه #سوریه
دیدگاه ها (۱۹)

می‌دونستید دوتا فیلم ایرانی در جشنواره حیفا شرکت کردند؟چرا س...

توى اصفهان یا حتی ایران ایشونو به نام شهید دست زغالی میشناسن...

روزی، روزگاری #سودان!😔زمانی که #وطن‌_فروش، قدرت نداشتقبل از ...

هر جا بگردید حرام زاده‌تر از این عربهای امارات پیدا نمی‌کنید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط