در آخرین نامهات از من پرسیده بودی
که چه سان تو را #دوست_دارم ؟
عزیزکم ،
همچون بهار
که آسمانِ کبود را دوست دارد
همچون پروانهای در دلِ کویر
یا زنبورِ کوچکی در عمقِ جنگل
که به #گلِ سرخی دل داده است
و به آن شهد شیریناش ...
آری ، من اینگونه تو را دوست دارم !
همچون برفی بر بلندای کوه
یا چشمهای روان در #دلِ جنگل
که تراوشِ ماهتاب را دوست دارد
عزیزکم !
آنگونه که خودت را دوست داری
آنگونه که خودم را دوست دارم ،
همانگونه " #دوستت_دارم "
که چه سان تو را #دوست_دارم ؟
عزیزکم ،
همچون بهار
که آسمانِ کبود را دوست دارد
همچون پروانهای در دلِ کویر
یا زنبورِ کوچکی در عمقِ جنگل
که به #گلِ سرخی دل داده است
و به آن شهد شیریناش ...
آری ، من اینگونه تو را دوست دارم !
همچون برفی بر بلندای کوه
یا چشمهای روان در #دلِ جنگل
که تراوشِ ماهتاب را دوست دارد
عزیزکم !
آنگونه که خودت را دوست داری
آنگونه که خودم را دوست دارم ،
همانگونه " #دوستت_دارم "
- ۱۱.۳k
- ۰۱ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط