در آخرین نامه‌ات از من پرسیده بودی
که چه سان تو را #دوست_دارم ؟
عزیزکم ،
همچون بهار
که آسمانِ کبود را دوست دارد
همچون پروانه‌ای در دلِ کویر
یا زنبورِ کوچکی در عمقِ جنگل
که به #گلِ سرخی دل داده است
و به آن شهد شیرین‌اش ...
آری ، من اینگونه تو را دوست دارم !
همچون برفی بر بلندای کوه
یا چشمه‌ای روان در #دلِ جنگل
که تراوشِ ماهتاب را دوست دارد
عزیزکم !
آنگونه که خودت را دوست داری
آنگونه که خودم را دوست دارم ،
همانگونه " #دوستت_دارم "
دیدگاه ها (۱)

آدم می تواند در آنِ واحددر دو جا حضور داشته باشد!یکی آنجایی ...

یک آن شد این عاشق شدندنیا همان یک لحظه بودآن دم که چشمانت مر...

اونقدر آدمها قبل من و تو غصه خوردنلب پنجره سیگار کشیدنعاشق ش...

صدای تواز کدام آب گذشته بودیا در کجا باریده بودکه همراه ریحا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط