یه شب چشام از خون تر شد
قلب دو عالم مضطر شد
شبی که توی ویرونه
عمه رقیه پرپر شد
براش وقتی آوردن سرو
تا دید زخمِ جای خنجرو
چشماش بسته شد
تا از باباش گرفت
بوسه های آخرو
من گریه میکردم
خدا گریه میکرد
زمین و زمون اون شب
به حال ما گریه میکرد😭🖤
#امام_باقر (ع)
#شهادت_امام_محمد_باقر 🖤
قلب دو عالم مضطر شد
شبی که توی ویرونه
عمه رقیه پرپر شد
براش وقتی آوردن سرو
تا دید زخمِ جای خنجرو
چشماش بسته شد
تا از باباش گرفت
بوسه های آخرو
من گریه میکردم
خدا گریه میکرد
زمین و زمون اون شب
به حال ما گریه میکرد😭🖤
#امام_باقر (ع)
#شهادت_امام_محمد_باقر 🖤
- ۱.۴k
- ۱۳ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط