چرا آن را که میخواهی دلش پیش کسی گیر است؟
چراهرکس که عاشق بوده از جانِ خودش سیر است؟
تو او را ، من تو را ، او دیگری را ، دیگری من را
همه سردرگمیم و علتش بازیِ تقدیر است
رسیدن جز خیال و خام و رویای محالی نیست
همیشه هرکجای قِصه هم باشی کمی دیر است
کسی شورِ جنون و حسِ دل دادن ندارد، چون
به لطف آدمِ قبلی ، به بندِ درد زنجیر است
شروعِ یک نفر بودن ، شد رویای دور از ذهن
همه قبل از تو عاشق بوده اند و قلبشان پیر است
دلیلِ با تو بودن ، دیگری را بُردن از یاد است
تنش پیش تو است اما دلش جایی زمین گیر است
پر از زخمِ جدایی ، قلب های نصفه و نیمه
به هرکس می رسی احساسِ او در دستِ تعمیر است
در این گونه لنجزاری همان بهتر که تنها ماند
خوشا قلبی که با تنهایی اش هر روز درگیر است...


#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس
#بانوی_احساس
#پریشان_حالیَم
#گوناگون
#ویسگون
دیدگاه ها (۰)

#عاشقانه‌ی_تلخوقتی محمود درویش (فلسطینی) عاشق ریتا(اسرائیلی)...

«تمامِ من زخمی باز است و این جهان تکه‌ای لیمو.» #دلنوشته_های...

با توخوشبخت ترین عاشقِ تاریخ منمای که آغوشِ پُر از زندگی ات ...

دوری نکن از من که زمستانِ نبودت مانندِ شبِ زلفِ تو ای یار،...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط