No like

No like ...


میگه ؛ ...

ی روز آتش و آب و شرف توی ی راه میفتن و با هم دوستی می‌کنند ...

میگن خُب ...اگه همدیگه رو گم کردیم
چطور هم و پیدا کنیم ...
آتیش میگه ؛ هر جا که میسوخت بدونید دیگه چی هست غیر این ( بیشتر از این ) ...

آب هم میگه ؛ هر جا دیدید صدای خروش میاد و تپیده شدن بود بدونید که منم ...

شرف هم نیگا می کنه ( نیگا میکرده ) ...
میگن ؛ پس تو را چطور پیدا کنیم ...
میگه ؛ دوستان مواظب باشید ...
اگه من و گم کردید هیچ جوری پیدام نمی‌کنید ...


گفت ؛ بیراهه نرفتم ...
که از ظلمت بیراهه بترسم ...
حالا چه فرقی میکنه (بیراهِ ) ...

باشه باو ...
بیراهِ نرفتم که از ظلمت بیراهِ بترسم ...
این مغز ما هم سرتا پا گیر میده ...خخخ
دیدگاه ها (۰)

No like ...میگه ؛ ...girdem akher bagh larina رفتم آخر تو ب...

No like ...این یکی هم ...مترجم ش غش کرده ...خخخ

No like ...میگه ؛ ...فلک برخواست ( ایستاد ) و قصدم کرد ......

No like ...نمیدونم ...چی به چی و ...چی و ...سه دُنیا بیشتر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط