هر داستانی پایانی دارد، این سرشت زندگيست.
حتی مصیبت‌ بار، حتی غیرقابل تحمل، حتی بی‌ارزش، باید به پایان برسد؛ ولی داستان آنها به پایان نرسیده بود. هر دو به صورت دو فرد آشتی‌ناپذیر از هم جدا شده بودند و هرگز دوباره یکدیگر را ندیده بودند...
کسی جمله پایانی را اعلام نکرده بود.
دیدگاه ها (۰)

چه شب‌ها رفت و آغوشم تهى ماند...

بار اول که دیدمت، چنان بی مقدمه زیبا بودی که چند روز بعد یاد...

رفاقت لانگ دیستنس اینجوریه کهتو تا حالا بغلش نکردی،باهم بستن...

سالها بعد اگر صحبت من جایی بود تو بگو رفتبگو مُردنگو یادم نی...

ریالیتی شو

صفحه اول

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط