مست و حیران در پی تو....

نشست تو ماشین
دستاش می لرزید
بخاری رو روشن کردم!
گفت: ماشینت بوی دریا میده
گفتم: ماهی خریده بودم!
گفت: ماهی‌مرده که بوی دریا نمیده!
گفتم: هر چیزی موقع مرگ بوی اونجایی رو میده که دلتنگش می شده!
گفت: من بمیرم، بوی تورو میدم؟!


#تنهایی
#دلتنگی
#خاتون
#چاووشی
#محسن_چاووشی
#اشکان_خطیبی
دیدگاه ها (۱)

خسته از صدای بارون...

شب آخرمون...

نشد...

داد از دل من داد ای داد....

𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭³ دسستم رو گذاشتم روی دستش که مث چی...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط