گر تو هم چون ما پریشان‌حال و تنهایی بیا
جمع، جمعِ مردم تنهاست می‌آیی بیا
ساغری از خون دل داریم و حسرت می‌خوریم
گر در این میخانه هم‌پیمانە‌ی مایی بیا
گریه چیزی از غم عاشق نمی‌کاهد ولی
گر بنا داری به اندوهت بیفزایی بیا
مثل سنگی، رود را دامن گرفتم، رفت و گفت:
گر توانستی ز پایت بند بگشایی بیا
سایه‌ای افتاده بر دیوار، آیا این تویی
ای رسول مرگ! می‌دانم که اینجایی بیا

#ܭُنج‌‌ِخیـاܠ
دیدگاه ها (۸)

از چهره چون ماهت🌸 وز قد و کمرگاهت💚چون ماه نو این جانم🌸 خود ر...

یا دلبر من باید و یا دلْ برِ من🌸نی دلْ برِ من باشد و نی دلبر...

دل ز من بردی و پرسیدی که دل گم کرده‌ای🌸💚این چنین طراریت با م...

دوستت دارم ؛و چقدر توضیح دادنِحرف‌هایِ ساده سخت است!🌸💚#ܭُنج‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط