دیگه مثل قبل همو صدا نمیزنم
_ دیگه مثل قبل همو صدا نمیزنم.
مثل اون قبلنا که صداش میکردم و با صدای قشنگش بهم میگفت جان
_دیگه مثل قبل همو نگاه نمیکنم
مثل اون قبلنا که دو سه ساعت بهش خیره بودم, وقتی به چشماش نگاه میکردمو بهم میخندید
_دیگه مثل قبل باهم حرف نمیزنم
مثل او قبلنا که بی وقفه باهم چت میکردیم اون وقتایی که برام مینوشت و متنای قشنگش روزمو میساخت
میفهمی؟ بهم گفت فراموشم نکن گفت دوسم داشته باشه من عاشقش بودم ، ولی میدونی چی شد
ناگهان وقتی برگشتم دیدم من فراموش شدم
اون لحظه بود که گفت فراموشم کن
آخه لعنتی چجوری....
مثل اون قبلنا که صداش میکردم و با صدای قشنگش بهم میگفت جان
_دیگه مثل قبل همو نگاه نمیکنم
مثل اون قبلنا که دو سه ساعت بهش خیره بودم, وقتی به چشماش نگاه میکردمو بهم میخندید
_دیگه مثل قبل باهم حرف نمیزنم
مثل او قبلنا که بی وقفه باهم چت میکردیم اون وقتایی که برام مینوشت و متنای قشنگش روزمو میساخت
میفهمی؟ بهم گفت فراموشم نکن گفت دوسم داشته باشه من عاشقش بودم ، ولی میدونی چی شد
ناگهان وقتی برگشتم دیدم من فراموش شدم
اون لحظه بود که گفت فراموشم کن
آخه لعنتی چجوری....
- ۵.۲k
- ۰۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط