روز مرگم هرک شیون کند از دوروبرم دورکنید

روز مرگم‌ هرکھ‌ شیون کند از دور‌و‌برم دور‌کنید.
همہ را مست و خراب از مۍ و انگور کنید.
مزد غسال مرا سیر شرابش بدهید!
مست مست از همہ جا حال خرابش بدهید!
بر مزارم مگذارید بیاید واعظ؛
پیر میخانه بخواند غزلۍ از حافظ!
جا؎ تلقین بھ‌ بالا؎ سرم دف بزنید،
شاهد؎ رقص کند جملہ شما کف بزنید!
روز مرگم وسط سینہ من چاک زنید،
اندرون دل من یک قلم تاک زنید.
رو؎ قبرم بنویسید وفادار برفت؛
آن جگر سوخته‌؎ خسته از این دار برفت!
دیدگاه ها (۰)

خسته ام از شب نفرین شده در بی رحمی خسته ام می‌ترسم و تو فقط ...

حقم این نیست

چه کسۍ گفت کھ‌ مستۍ فقط از جام شࢪاب است؟ من ز میخانہ‌؎ چشمان...

🌸من قانعم شبانه به خوابی ببینمتاما فقط بیا که حسابی ببینمت.....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط