حرف دل 🫀تمنّادارم کپشن را بخونید🙏گاهی آدمها بیصدا از زندگیمان میروند…نه قهر میکنند، نه خداحافظی، نه حتی گلهای.فقط کمکم کمرنگ میشوند،پیامشان کمتر میشود، صدایشان دورتر، حضورشان بیاثرتر.و ما، آنقدر در شلوغیِ روزهایمان غرقیم که نمیفهمیم…نمیفهمیم کسی که روزی برایمان «همهچیز» بود،دارد تبدیل میشود به یک «خاطرهی گنگ».حواسمان باید باشد…به آنهایی که ساکت میشوند، اما هنوز نگاهشان پر از حرف است.به آنهایی که میخندند، اما لبخندشان بوی خستگی میدهد.به آنهایی که همیشه اول احوالمان را میپرسیدندو حالا ماههاست منتظر یک سلام ساده از ما ماندهاند.آدمها همیشه با دعوا و فریاد نمیروند،بعضیها در سکوت، در بیتفاوتی، در بیخبری محو میشوند.و وقتی بالاخره دلمان برایشان تنگ میشود،دیگر دیر شده…دیر برای گفتنِ «دلم برات تنگ شده»،دیر برای جبرانِ نپرسیدن،دیر برای نگه داشتن.حواسمان باید باشد…به آدمهای ساکتِ زندگیمان،به رفیقهایی که همیشه گوش دادند و هیچوقت گله نکردند،به عزیزانی که دلشان پر بود اما فقط لبخند زدند.دنیا پر از دلهاییست که با یک توجه ساده زنده میمانندو با یک بیتفاوتی آرام میمیرند.گاهی تمامِ محبتِ دنیا خلاصه میشوددر یک پیام کوتاه، یک تماس ساده، یا یک پرسشِ از ته دل:«خوبی؟»و همین میتواند نجات دهد دلی را که مدتهاست دارد میمیرد از تنهایی.حواسمان باشد،آدمها همیشه همانطور که هستند نمیمانند.اگر دیر بفهمیم،روزی میرسد که فقط عکسهایشان مانده،و ما با حسرت بگوییم:«کاش زودتر فهمیده بودم…» 🌙
- ۱.۱k
- ۰۲ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط