رقص بهار_شهداد روحانی

شب یعنی شروع فردای دلتنگی یعنی ادامه‌ی دیروز دلتنگی. یعنی الان کِشدار و ناشکیبِ دلتنگی. شب مادر صبوریست که نام تمام دختران شوربختش را ستاره گذاشته. و در میان هیاهوی این ستاره‌های موقتی، ماهِ همیشه چهاردهِ چشم تو شکل شب را عوض کرده است. حالا پنجره مثل روز روشن است و من تا روشنای صبح خوابم نمی برد. من شب‌ها از خودم دست می‌کشم و تمامی دست می‌شوم، یک دست مخملی و سبز، دور شهر می‌پیچم، از تمام برج‌ها و ساختمان‌ها بالا می‌روم ، تا به نشانه ارادت ، آخرین دستبند نخی‌ام را ، دور گردن شهاب‌سنگ گمشده‌ای بیندازم که خودش نمی‌داند کجا و به دنبال چه اتفاقی گُم شد.
.#جلال_حاجی_زاده
#شهداد_روحانی
دیدگاه ها (۲)

بی اختیار

دنیاست دیگر

بلایی کز حبیب آید

میخواهمت اصرار هم دارم

🌱🍒سوگ دوستی بی نام ترین اندوه دنیاست.درهر دوستی لحظه ای می ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط