قفسی از خاطرات ساختم

قفسی از خاطرات ساختم
و خود در را حبس کردم
فکر کردم می‌توانم از درد فرار کنم
اما هرگز، حتی سعی هم نکردم.
دیدگاه ها (۲)

وایبش:)فکر میکنی شیطان شاخ داره؟

هنوزم تویه تاریکی شب دنبالشم .

جوری شرافتمندانه بازی کرد که وی ای پی ها دیگه از بازی لذت نب...

سلیقه موسیقی مهمه!

در برهه ای فکر می کردم هیچ چیز برایم ارزش زندگی ندارد، تا زم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط