قضیهش این بوده
قضیهش این بوده:
یه دختر که خیلی فقیر بوده مجبور میشه جیب رئیسشو بزنه، ولی رئیسش میفهمه اون دزدیده و دختررو پیدا میکنه و بهش میگه پولمو پس بده و گرنه میکشمت دختره که پولو خرج کرده بهش میگه ۳ روز مهلت بده تا پولتو پس بدم ۳ روز میگذره دختره نمیتونه پولو جور کنه پسره دختره رو میدزده شکنجهش میکنه بعد از شکنجه های زیاد میمیره جسدشو تیکه تیکه میکنن استخواناشو تو اسید میسوزنن و فقط جمجمهش میمونه که اونو تو عروسک هلو کیتی مخفی میکنن⚰🩸🪓
یه دختر که خیلی فقیر بوده مجبور میشه جیب رئیسشو بزنه، ولی رئیسش میفهمه اون دزدیده و دختررو پیدا میکنه و بهش میگه پولمو پس بده و گرنه میکشمت دختره که پولو خرج کرده بهش میگه ۳ روز مهلت بده تا پولتو پس بدم ۳ روز میگذره دختره نمیتونه پولو جور کنه پسره دختره رو میدزده شکنجهش میکنه بعد از شکنجه های زیاد میمیره جسدشو تیکه تیکه میکنن استخواناشو تو اسید میسوزنن و فقط جمجمهش میمونه که اونو تو عروسک هلو کیتی مخفی میکنن⚰🩸🪓
- ۴.۱k
- ۱۱ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط