🧡🍂#پاییز‌تن‌طلایی🍂🧡




دست یکی از #شعرهایم را امشب میگیرم
#پابرچین ، پابرچین
می آییم کنار تختت

من کنار #پنجره می ایستم
و او...
میریزد بین #موهات
سر میخورد روی گونه ات

میچکد توی یقه ات
و #عطر تنت را هورت میکشد!
مست میشود
و تلو تلو میخورد تا پشت #پلکهایت!

قول بده بی هوا #چشمهایت را باز کنی
قول میدهم هول کند و #لبهایت را ببوسد!

چقدر #زیباست که این شعر
همین جا
تکمیل شود!
با یک #بوسه...
حالا...
دیگر من #شاعر‌خصوصی توام!
نه...✍️📸

#حامد_نیازی




#عشقولوژی


#نگاشــــــته‌شده‌در: ۱۴۰۳/۰۸/۱۴

۲۱:۳۷


💌👒 ⌈ #مستاجرِخدا
دیدگاه ها (۴۰)

🧡🍂#پاییز‌تن‌طلایی🍂🧡با دوست.داشتن‌ تو..زیادتر می شوم؛و نمی گن...

🧡🍂#پاییز‌تن‌طلایی🍂🧡#زنی‌در‌روسیهتزارها را به جان هم انداخت#ز...

🧡🍂#پاییز‌تن‌طلایی🍂🧡.بعد از من باز #مرا تجربه خواهی کرددر #لب...

🧡🍂#پاییز‌تن‌طلایی🍂🧡#قـــرارمانهر شب کنج نور #مهتابپای آغوش س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط