دلنوشته ای از شهید رسول خلیلی

دلنوشته ای از شهید رسول خلیلی:

«کجایند مردان بی‌ادّعا»
خدایا می‌دانم که کم‌کاری از من است. خدایا می‌دانم که من بی‌توجهم. خدایا می‌دانم که من بی‌همّتم. خدایا می‌دانم که من قلب امام زمان را رنجانده‌ام. امّا خود می‌گویی که به سمت من بازآیید. آمده‌ام خدا کمکم کن تا از این جسم دنیوی و فکرهای مادی نجات یابم. به من هم مثل شهدا شیوه گذراندن این فانی و محل گذر را بیاموز. به من هم معرفت امام زمانم را عنایت فرما. به من هم معرفت اهل بیت علیهم السلام را بده. خدایا کمکم کن که تمام وجودم و اعضای بدنم و اعمال من برای تو و رضای تو باشد. خدایا به من شیوه نزدیک شدن به بارگاه خودت و گنجینه معرفت اهل بیت را بیاموز تا بتوانم هم به دیگران کمک کنم و هم خودم را نجات دهم و به نردبان شهادت دست یابم.
اگه یه روز فرشته‌ها بگن چی می‌خوای از خدا
دست‌هام باز می‌کنم و می‌گم با خواهش و دعا
شهادت شهادت همه آرزومه
شهادت شهادت رویای ناتمومه
خدایا عاقبت ما را با شهادت ختم به خیر بگردان.
ساعت ۱۱:۵۵ دقیقه شب شنبه (جمعه شب) ۸۳/۱۲/۲
#شهدا #شهدای_مدافع_حرم #شهدا_شرمنده_ایم #شهیدانه
#شهید_رسول_خلیلی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#لبیک_یا_خامنه_ای
https://wisgoon.com/shahid.rasoul.khalili
دیدگاه ها (۱۲)

📣 کاشت نهال در مقبرةالشهدای شهرک شهید محلاتی با حضور خانواده...

به دو چیز خیلی حساس بود موهاش موتورش قبل از رفتن به سوریه هم...

🌺 #میلاد_امام_زمان(عج)🔆 #روز_امید💐من بی کس و بی قرار و بی تو...

"در انتظار رویت ، ما و امیدواری . . اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط