صحبت های متناقض مادر و پدربزرگ کیان

مادر: هنگام حادثه در ماشین بودم
پدربزرگ: جنازه را به روستا بردند که مادرش آن را ببیند
دیدگاه ها (۰)

🎥روایت کامل حادثه تروریستی ایذه توسط ماموری که همراه کیان تی...

گرفتین چی شد؟

وطن فروشا!جیره خوره کدوم حکومتایین؟کلیپ سلبریتی سوز با صدای ...

#مهممادر کیان پیرفلک ساعت تیراندازی را هم میدانست؟!🤔گویا ایش...

کفن را از روی چهره فرزند شه یدش بر میدارد، به چهره نورانی اش...

کفن را از روی چهره فرزند شه یدش بر میدارد، به چهره نورانی اش...

رمان بغلی من پارت ۵۱دیانا: تو دلم خاک تو سری بهشون گفتم که ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط