آتش

هر تکه از او که تغییر یافت
که تراشیده شد و زمین ریخت،
چه بخاطر خنده هم مدرسه ای ها
و چه نصیحت بزرگ تر ها
دیگر تمام شد.
درد دوستانی که دیگر مرده اند
او تکه ها را از زمین برداشت.
مثل خرده های چوب
و آنها را سوزاند.
آتش زد.
سوزاند.
آن قدر درخشان که تا ابد دیده شود.


#تهکوک
#ویکوک
#تهیونگ
#جونگ_کوک
#دزیره
دیدگاه ها (۲)

﹆ׂׂ ˖ _ تهیونگ؟ + جانم؟ _ اگه یه روز به هم نرسیم...چی میشه؟...

﹆ׂׂ ˖ دلم میخواد یه روز آفتابی دستتو بگیرم و ببرمت کنار رود ...

﹆ׂׂ ˖ امروز ساعت شیش عصر بود، خسته بودم تلویزیون روشن مونده...

﹆ׂׂ ˖ جرج برنارد شاو میگه: عشق خطای فاحش فرد در تمایز یک آدم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط