سر خود را مزن اینگونه به سنگ

🍒🌱سر خود را مزن این‌گونه به سنگ
دل دیوانه تنها

دل‌تنگ

منشین در پس این بهت گران
مدران جامه جان را مدران

مکن ای خسته درین بغض درنگ
دل دیوانه تنها

دل‌تنگ

پیش این سنگ‌دلان
قدر دل و سنگ یکی است

قیل و قال زغن و بانگ شباهنگ یکی است
دیدی آن را که تو خواندی به جهان یارترین

سینه را ساختی از عشقش سرشارترین
آن‌که می‌گفت منم بهر تو غم‌خوارترین

چه دل‌آزارترین شد
چه دل‌آزارترین

نه همین سردی و بیگانگی از حد گذراند
نه همین در غمت این‌گونه نشاند

با تو چون دشمن دارد سر جنگ
دل دیوانه تنها

دل‌تنگ

ناله از درد مکن
آتشی را که در آن زیسته‌ای

سرد مکن
با غمش باز بمان

سرخ‌رو باش ازین عشق و سرافراز بمان
راه عشق است که همواره شود از خون رنگ

دل دیوانه تنها
دل‌تنگ 🍒🌱

“فریدون مشیری“
دیدگاه ها (۳)

🍒🌱مثل همیشه آخر حرفمو حرف آخرم رابا بغض می‌خورم!عمری‌ستلبخند...

🌱🍒باران و من و فاصله و بغض نفس‌گیریک شعرِ ترِ خسته‌ی پوسیده‌...

🌱🍒ابری رسید و آسمانم از تو پر شدبارانی آمد، آب‌دانم از تو پر...

گیلان من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط