صدای زنگ تلفن خونه‌ی مادربزرگ پیچید تو بوی کتلت‌هایی که همه جا را پر کرده بود.
همه بچه‌ها مثل رعد و برق
سمت تلفن می‌دویدیم و داد می‌زدیم: «نوبت منه جواب بدم!»
انگار المپیک برگزار شده بود
و مدال جواب دادن به تلفن در خطر بود.
صدای گرم و آرام مادربزرگ از آشپزخانه می‌پیچید: «ننه، آروم‌تر!»، اما کی گوش می‌داد؟
آخرش هم تلفن قطع میشد بدون اینکه بفهمیم اون طرف کی بود ...
خنده‌ها،
بوی کتلت و هیاهوی بچه‌ها… یادش همیشه با ماست...















#مادربزرگ #قدیما #تلفن #کتلت #آخر_هفته #خونه_قدیمی #دورهمی
#نوستالژی#نوستالژیک
#کافه_نوستالژی
#دهه_شصت
#دهه_۶۰
#دهه_هفتاد
#ویسگون
#اکسپلور
#فالو_لایک_فراموش_نشه😻❤👉
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره
#فالو_لایک_فراموش_نشه
#پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
#ازاکسپلوراومدی_فالوکن
#جذب_فالور
دیدگاه ها (۹۲)

نوستالژی فقط جناب کتلت تواین بشقابای ملامین وعطربرنج ایرانی ...

اونموقع هیچوقت نمی فهمیدیم که دیگه قرار نیست همچین آرامشی رو...

‏شماها یادتون نمیاددهه‌ی شصت چندتا معیار زیبایی بود:اپُل و ک...

از خوبای نوستالژی پختن رُب تو خیلی از خونه ها بود بخصوص رُب ...

‏کاش مث قدیما پّرِ فرشا رو که بلند میکردیم موجودی جیبمون و ح...

یه زمانی دور هم جمع میشدیم قند می شکستیم 😉* لایک وبازنشر ممن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط