یکی بهار رو دوست داره

یکی بهار رو دوستـ داره ،
بخاطر سرسبزی و طراوتش!
یکی تابستون رو دوستـ داره ،
واسه گرمی هوا و لذتـ آبـ خنکـ!
یکی پاییز و دوستـ داره
واسه خش خش برگـ های چند رنگش!
یکی زمستون رو دوستـ داره
واسه برفـ های نشسته و آغوش گرمـ یار!
ولی من ،
تمومـ فصل ها رو
به موقع و سَرِ جاش دوستـ دارمـ!
اگه بهارِ شادی رو تو چشمـ هاتـ بخوامـ
اما تو پاییزِ غمـ رو به دنیامـ بپاشی
نمیخوامتــ!
اگه گرمای وجودتـ رو بخوامـ
اما قلبتـ سرد و زمستونی باشه
نمیخوامتــ!
من همه چیز رو به موقع و سرجاش میخوامـ!
نه زودِ زود ،
که کال و نارس باشه
نه اونقدر دیرِ دیر ،
که دیگه بود و نبودش فرقی نکنه!
سرِ موقع باش جانان!
کمـ باش ...
اما سرِ موقع ،
سرِ جاش باش..!🦋🦋
دیدگاه ها (۰)

اینجا که حقیقت همه افسانه‌ی آه استزیبایی بی‌رحم تو آغاز گناه...

قسمت اين بود که من با تو معاصر باشمتا در اين قصــــه پر حادث...

لحظه هاتنها مهاجرانی هستند که دیگربازنمیگردند قدرلحظاتــ باه...

روح وروانم جانانم:🫀دور نباشدر این دنیای کوچک؛در این آغوش دنج...

رمان{ برادر ناتنی } پارت ۵

یادته همیشه می گفتم دوس دارم از دور ببینمت؟ بعد تو لجباز می ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط