روز انجا آسمان به زمن غبطه خورد و با آن سخن گفت دلش ت

روزي اينجا آسمان به زمين غبطه خورد و با آن سخن گفت، دلش تپيد و از عمق جان، خواست مأمن آن ارواح طاهري باشد كه در كالبد نوراني براي خدا و در راه خدا روي اين سبزه‌زار دويدند، جنگيدند و در آخر زمين معراجشان شد و اين ارواح مقدّسه را به آغوش آسمان هديه داد. اين دشت آرام و حاصل‌خيز روزگاري در هياهوي غرّش تانك‌ها، موشك‌ها و گلوله‌ها تمنّاي حضور ياران آخرالزّماني حضرت حجّت عج را بر لب داشت كه با خون طاهرشان، امن و امان را به آن برگردانند و سايه كثيف ارهاب را از آن برهانند. اينجا “خان‌طومان” است، همان‌جا كه آسمان با زمين سخن گفت، كربلاي آن عشّاق شوريده‌حالي كه "حبّ الحسين" مستشان كرده بود.

@Qaf_Q