فصل یک قسمت یک
فصل یک قسمت یک
تو یه دختر هستی به نام ات تو موهای مشکی اما کمی فر داری و خیلی ناز هستی و فقط یک رژلب ساده میزدی و تک فرزند هستی
هوانگ پسر محبوب مدرسه هست که از درون خیلی مهربونه اون جذاب سرد ولی از درون گرم است و یک خواهر کوچک تر دارد
از دید ات: امروز از مدرسه مینای گان به مدرسه سیمران انتقالی گرفتم و وارد مدرسه شدی و به سمت کلاسم رفتم انجا مثل مدرسه قبلیم صندلی تکی نبود و صندلی دو نفره داشت و بعد یه صندلی خالی کنار هوانگ دیدم و کنارش نشستم
از دید هوانگ:امروز صبح که پاشدم حس عجیبی داشتم و رفتم از اتاقم بیرون و کمی اب خوردم و بعد برای مدرسه آماده شدم و بعد صبحانه خوردم و بعد به ایستگاه اتوبوس رفتم و بعد سوار شدم یک صندلی خالی دیدم و نشستم و وقتی رسیدم یک دختر سمتم اومد و بهم یه نامه داد و من اون نامه رو گرفتم و پاره کردم و بعد سمت کلاسم رفتم و روی نیمکتم نشستم و از شدت سر درد خوابیدم و وقتی پا شدم یک دختر کنارم نشسته بود اون خیلی زیبا بود و من رو جذب کرد خیلی ناز بود و حس می کردم عاشقش شدم
تو یه دختر هستی به نام ات تو موهای مشکی اما کمی فر داری و خیلی ناز هستی و فقط یک رژلب ساده میزدی و تک فرزند هستی
هوانگ پسر محبوب مدرسه هست که از درون خیلی مهربونه اون جذاب سرد ولی از درون گرم است و یک خواهر کوچک تر دارد
از دید ات: امروز از مدرسه مینای گان به مدرسه سیمران انتقالی گرفتم و وارد مدرسه شدی و به سمت کلاسم رفتم انجا مثل مدرسه قبلیم صندلی تکی نبود و صندلی دو نفره داشت و بعد یه صندلی خالی کنار هوانگ دیدم و کنارش نشستم
از دید هوانگ:امروز صبح که پاشدم حس عجیبی داشتم و رفتم از اتاقم بیرون و کمی اب خوردم و بعد برای مدرسه آماده شدم و بعد صبحانه خوردم و بعد به ایستگاه اتوبوس رفتم و بعد سوار شدم یک صندلی خالی دیدم و نشستم و وقتی رسیدم یک دختر سمتم اومد و بهم یه نامه داد و من اون نامه رو گرفتم و پاره کردم و بعد سمت کلاسم رفتم و روی نیمکتم نشستم و از شدت سر درد خوابیدم و وقتی پا شدم یک دختر کنارم نشسته بود اون خیلی زیبا بود و من رو جذب کرد خیلی ناز بود و حس می کردم عاشقش شدم
- ۲.۰k
- ۰۵ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط