چند پارتی برادر سختگیر و وحشی من...

p48

هانا: منتظرم فعلا بایی
ا.ت: بای
گوشی رو قطع کرد و وارد یاداشت های گوشیش شد دوست داشت یه متن اعتراف بنویسه با استفاده از گل ها و معنیاشون...شروع به نوشتن کرد...
( تو تنها گل شقايق منی و من یه رز آبی توی قلبم از اورینتال دارم[منظور از اورینتال تهیونگه که به خاصیت بی پایان بودن بوی این گل تشبیهش کرده]
تو هر روز به من رز و بنفشه و افتابگردان میدادی ولی باز برام گل گلایل منی
قسم به اماریلیس من که تو کسی هستی که میتونی همیشه از من گل کاملیای صورتی دریافت کنی درسته که قبلا آنمون سفید من بودی و کلی اذیتم کردی ولی دیگه نزار برام آنمون قرمز باغچه دلم بشی
کاش با ۵۰ شاخه گل منو برای همیشه نگه میداشتی...کاش من بنفشه بنفش بودن تا کناز هم یک گل مینا بودیم ای گل آهار قرمز من)
معنی:
(تو تنها امید من به زندگی هستی و من یه عشق ناگفته توی قلبم از تو آرزوی دست نیافتنی من دارم...[رز و بنفشع و افتاب گردان نماد چیزای مثبت و منفی باهم هس]تو کسی هستی که با همه خوبیا و بدیات بازم برام ارزشمندی قسم به صداقتم که تو کسی هستی که من همیشه میپرستمت و ستایشت میکنم درسته قبلا باعث تمام درنج و درد و غمم بودی و کلی اذیتم کردی ولی دیگه نزار یه عشق فراموش شده برام بشی
کاش با عشق بی محدودیتت منو برای همیشه نگه میداشتی...کاش یکم جرعت داشتم تا یه آغاز دوباره ای داشتیم ای گل همیشه عصبی من)

ا.ت ویو
برنامه رو بستم و سریع شماره تهیونگو اوردم و بجای(کیم) سیوش گردم(بنفشه دو رگه)
ا.ت: عوممم شاید نرگس بهتر باشه چون هم مغروره هم مهربون...بیخیال این منطقی تره من مدام فکرم پیش این عوضی اشغال خرپول لاشیه
ای‌نا: کیو فحش کش میکنی(اخر حرفاشو شنید)
ا.ت: یه خری رو ولش...ببینم این شام چیشد
ای‌نا: بابا داره سفارش میده
ا.ت: هنوززززز!!!!!
نه بابا جون تموم شد
ای‌نا: ا.ت میگی کوک بیاد؟
ا.ت: نمیشه تو بگی من پریودم بشدت دل درد دارم(اروم)
ای‌نا: من...خب...ما رابطمون بهم خورد
ا.ت: چرا!
ای‌نا: بخاطر کارای بچگونه من

ا.ت اروم پشت ای‌نا رو نوازش کرد و اروم گفت
ا.ت: من از بچگی با کوک بزرگ شدم...اگه واقعا پشیمون باشی از کارت میبخشت...فقط برو باهاش حرف بزن تا از گشنگی تلف نشدیم
ای‌نا: پوففففف اونی نمیخوام
ا.ت: کوک پسر خوبیه نترس برو بگو
ای‌نا: اونییییی
ا.ت: بدو
ای‌نا: باشه

ای‌نا موهاشو درست کرد و جمع دور شد به سمت کوک رفت و روی شونش زد که کوک برگشت سمتش
کوک: ای‌نا چیشده
ای‌نا: داداش......حرفا و حرکتایی که زدم بچگونه بود متاسفم...و ممنونم که نذاشتی الان پشیمون باشم(اروم)
کوک: اشکالی نداره به خودت مربوطه
ای‌نا: لطفا ناراحت نباش من واقعا متاسفم...قول میدم هیچوقت همچین اشتباهی نکنم

جوگکوک نگاهی به اطراف کرد و تک نگاهی به ساعتش
کوک: ...
❌️بی شرط برای شما❌️
دیدگاه ها (۹)

چند پارتی برادر سختگیر و وحشی من...

چند پارتی برادر سختگیر و وحشی من...

چند پارتی برادر سختگیر و وحشی من...

چند پارتی برادر سختگیر و وحشی من...

"سرنوشت "p,36...۱۰ مین بعد ....ا/ت : بریم تو ؟ سرده....کوک :...

⁶⁵یونجو: “عمو، میشه یه سوال بپرسم؟”کوک: “جانم؟”یونجو: “از تن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط