داشتم یه جزوه ی که به دستم رسیده بود مطالعه میکردم که توش

داشتم یه جزوه ی که به دستم رسیده بود مطالعه میکردم که توش هفتصدتا از لذت های رایگان دنیارو جمع کرده بود:
بوی بدن نوزاد،
خاروندن جای کش جوراب،
خنکی اون طرف متکا
وقتی میرسی یه جایی شلوغ و همون موقع یکی از پارک در میاد،
وقتی میرسی به چراغ راهنما همون موقع سبز میشه، وقتی تو جیب شلوار پارسالت پول پیدا میکنی،
اما راز پشت تمام این هفتصد تا نکته این بود که تو توی اون لحظه درگیر لحظه هایی؛
اگه در همون لحظه تو به گذشته یا آینده فکر میکردی لذت اش خراب می‌شد.
زندگی هم همینه؛
زندگی هنر زندگی کردن در لحظه اس.
هیچ کس نمیدونه فردا رو میبینه یا نه و اگه کسی اینو بدونه که شاید فردایی نباشه، معنی زندگی رو میفهمه...


👤دکتر مجتبی شکوری

#چهارمحال_و_بختیاری
#سامان
دیدگاه ها (۵)

حالا که خوب نگاه می‌کنم می‌بینم من آدم خوشبختی بوده‌ام، بسیا...

#حس_خوب قابل توجه کسانی که دنبال مرد میگردن...

🖤 #مظلوم_امیرالمومنین🖤▪️مردی نزد امیرالمومنین علی (ع) آمده و...

خدای خوبم سلامشب قدر است ،و من به عادت همیشگی ام ؛پر از حرفم...

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۵

☆ عشق روانی من (۷) ☆☆ از زبان هیروکو ☆سه هفته گذشته بود.توی ...

دو سال پیش توی سیو مسیج تلگرامم اول پاییز نوشته بودم :«امروز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط