نوشته بود که یک شب بی صدا مثل خندیدن یه آدم لال وسط نمای

نوشته بود که: یک شب بی صدا مثل خندیدن یه آدم لال وسط نمایش یه آدم کور با قلبی خسته از تپیدن بی آنکه کسی بفهمد همه را ترک خواهم کرد!
دیدگاه ها (۲۲)

تا بحال فکر کردی بزرگسالی چه شکلیه؟؟؟‏بزرگسالی این شکلیه که ...

در من چيزي کم بودو در اين زندگاني هم چيزي کج بودميان ما و اي...

‏با کسی ازدواج کنین که وقتی باهاش وسط جمع نشستین سرتون بالا ...

بریز ساقی که امشب دلبرم در مجلس بیگانگان مستانه میرقصد

طلوعی برای ادامه سفر

اروم سرشو بوسیدم و کتمو روی شونش انداختم نمیدونم وقتی بیدار...

چندپارتی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط