شب بست و چهارم
❤️شب بيست و چهارم
خدايا!
چه خيال باطلى ست كه ذره اى تصور كنم تو مرا به حال خود رها كرده اى...
تو كه از كودكى روزى رسان من بوده اى...
در تمام زندگيم هر وقت از تو كمك خواستم با آغوش باز مرا پذيرفتى...
تو كه بى واژه مرا ميشنوى و دعاهايم را مستجاب ميكنى...
تو كه در قلبم هستى و تمام وجودم را از حضور زيبايت لبريز ساخته اى.
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
خدايا!
چه خيال باطلى ست كه ذره اى تصور كنم تو مرا به حال خود رها كرده اى...
تو كه از كودكى روزى رسان من بوده اى...
در تمام زندگيم هر وقت از تو كمك خواستم با آغوش باز مرا پذيرفتى...
تو كه بى واژه مرا ميشنوى و دعاهايم را مستجاب ميكنى...
تو كه در قلبم هستى و تمام وجودم را از حضور زيبايت لبريز ساخته اى.
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
- ۳.۶k
- ۰۴ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط