میترسم از این کشور خوسیده ی خوشبخت

میترسُم از این کشور خوسیده ی خوشبخت
بیدار بشُم این طرف مرز نباشی
تو خو زمین باشُم و بارونی و گندم
بیدار بشُم اما کشاورز نباشی
میترسُم از اینجا بری و خونه بُرُمبه
له شُم تو به معماری آوار بخندی
آواره بشُم مملکتُم دست تو باشه
هیهات اگر ارتش موهاتِ نبندی
دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید
میترسُم از اون لحظه که دیوونه نباشی
هی پست کنُم عمر عزیزُم در خونه ت
یک عمر کسی در بزنه خونه نباشی
دیدگاه ها (۴)

شخصی به قصد تحقیر کردن، "مورچه ای "را با انگشت فشار داد. مو...

ما خسته ایم خسته به معنای واقعی دل های ما شکسته به معنای واق...

✍این شعر "سيمين بهبهانى" واقعا انسانی و زيباست:رها کردیم خال...

🧡✨روز آمــــده 🌸✨تا که عشق ابراز کنی 🧡✨لبخند زنان پنجره را ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط