امروز یهویی شد

امروز یهویی شد!
داشتیم کار می‌کردیم که یه گربه از جایی پیداش شد و خودش رو انداخت تو بغلم.
یهو یه مشت پشم نرم و گرم بود تو آغوشم که داشت به آرومی خرخر می‌کرد.
همه استرسا و فکرای کار برای یه چند دقیقه کنار رفت.انگار اون گربه فهمیده بود که الان به یه بغل گرم احتیاج دارم.
عیب نداره گاهی وقتا بهترین دکترای روح،چهار پا هستن

دختر جنوبی
@zeinab3124
دیدگاه ها (۰)

دنیا می‌گوید مجازی،ولی دل که جای دیگری حرف می‌زند. دل که می‌...

ناراحتم نکردیغمگینم نکردیعصبانیم نکردی؛ناامیدم کردی…دختر جنو...

تو این دنیا هیچی بلندتر از سکوت یه دلشکسته نیس @zeinab3124دخ...

لم يكن الوداع مؤلماً بقدر ما كان بارداً وكأن كل شي كان وهماً...

۶"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۵۶"ویو جنا".احساس سنگینی ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط