به به

به به
بنده با این کارتون خاطره ها دارررررم.
حدودا زمانی که 10 یا 11 سالم بود. بابام برای من و داداشم یه انیمیشن دانلود کرد. بعد گذاشت تو تلوزیون و خانوادگی داشتیم کارتون نگاه میکردم. همچی خوب بود. همچی داشت خوب پیش می‌رفت. تا اینکه، شد اخرای کارتون شخصیت اصلی داستان با دستیار وفادارش هیولا رو شکست دادن و شهرشون رو نجات دادن. آخر آخر کارتون هم، در آخر آخرش شخصیت اصلی کسی که دوستش داشت رو از لب بوسید و کارتون تموم شد.
اما یه مشکل بزررررگ وجود دااااااشت.
شخصیت اصلی و کسی که عاشقش بود هر دو پسر بوووودن. من تا اون موقع تا به حال همچین چیز ندیده بودم. و برام واقعا تازگی داشت. اصلا فکرش رو نمیکردمممم اصلاااااا. بدنم کلا تکونی خورد. و واقعا در طول تماشای کارتون من اصلا نفهمیدم اینا عاشق همنننن!
حالا اینا رو بیخیال داشتیم با خانواده نگاه میکردیم!.
یهو داداشم بلند شد گفت عهههههه.؟

بعد من از اونجایی که بابام دانلود کرده بود. بهش نگاه کردم گفتم باباااا؟الان چه اتفاقی افتاد؟
(اولین BL تو کل عرم بود. ولی قشنگ بود. اونموقع انتظارش رو نداشتم)

بنده خدا بابامم کلا خشکش زد
مامانم هم وسط های کارتون رفت و ندید.
دیدگاه ها (۲۱)

به خدا اینا عاشق همن به خدا عاشق همن.ایزوکو که اسم قهرمانی‌ا...

داستان :

عررررررررر😭😭😭😭😭چقدر زود بزرگ شددددددد😭😭😭😭😭😭فین فین 😭😭😭😭😭

گودرت🤌🏻(منظورم قدرته )

روانی منp36

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط