🌧️باران و من و تو🌧️

درخیالم تو و من باشیم و بارانی که نیست
به بغل می کشمت در آن خیابانی که نیست

فکر بوسیدن و آغوش تو باز زد به سرم
به جهنم که ببیند آن نگهبانی که نیست

لب تو باشد و من باشم و یک گوشه دنج
گنه بوسه زدن گردن شیطانی که نیست

گونه ات معدن و من در پی استخراجش
نمکش حیف در حصر نمکدانی که نیست

باز باران به دلم شور جوانی بخشید
نم باران و تو باشد به فراوانی که نیست

راستی هر چه شده بین من و تو راز است
رازگویی صفت چون تو مسلمانی که نیست

من عاشق شده عمری ست که بی ایمانم
از خدا نیست نهان از تو چه پنهانی که نیست
#دکلمه
#شعر
#شاعر
#محمد_خوش_بین
دیدگاه ها (۰)

🍁شدنی نیست 🍁

🍁خستگی ها را جواب کن🍁

🍁تو مرا آزردی🍁

🍁بی قراری🍁

🌷🌷🌸🌺🌼🌷🌷‍ تو اگر باشی و من باشم و باران باشدبه بغل می کشمت گر...

.تو اگر باشی و من باشم و باران باشدبه بغل می‌کِشمت گرچه خیاب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط