دفتر شعرم را می گشایم

دفتر شعرم را می گشایم ❤
مشتی از تو❤
بیرون می ریزد....❤
هوا به تو آغشته میشود ! ❤
و میترسم که نکند❤
یک شهر عاشقت بشود...❤
آهای....❤
دردانه ی برگ برگ نوشته ها❤
از تو گفتن ❤
چه عالمی دارد...💖
دیدگاه ها (۲)

از یه جایـی به بعد میفهـمی کسی که بخواد خیـانت کنه،اگه دائـم...

دلم می خواهد بودنت مثلقصه روز و شب باشد....!ابدی هرگز♥️تمام ...

گر گله ای هم هست دگر حوصله ای نیست

خب خب من اومدم با یه داستان ترسناک دیگه😁داستان ترسناک کوتاه‌...

صبح است و شهر ،زیرِ بارانِ نم‌نمِ پاییزی، بویِ دلتنگی می‌دهد...

چندپارتی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط