مابین چندین میلیون آدم ، مثل این بود که در قایق شکسته ای نشسته ام و در میان دریا گم شده‌ام. حس می‌کردم که مرا با افتضاح از جامعه آدم‌ها بیرون کرده‌اند. می‌دیدم که برای زندگی درست نشده بودم.
دیدگاه ها (۰)

من در حالت خوشی نیستم. مثل تاریخ ، فرسوده و ملولم. انگار بار...

من در این سال‌ها احساساتی را فهمیدم ، و در خود حمل می‌کنم که...

مابین چندین میلیون آدم ، مثل این بود که در قایق شکسته ای نشس...

ﻣﻦ ﺧﻨﺪه ﺯﻧﻢ ﺑﺮ ﺩﻝ ، ﺩﻝ ﺧﻨﺪه ﺯﻧﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ﺩﯾﻮﺍ...

محبوب من !یک سه شنبه پاییز🍂 در کوچه‌ی شما بودم ...دیدم؛ صدای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط