دستم را میگذارم روی مرزی ترین نقطه وجودم یک حس گمشده آهسته شروع میکند به جوانه زدن... سلام می 
کنم چشمم مست تماشای گنبد طلا میشود... بو می کشم تا ریه هایم پر شود از عطر حضور نگاه مهربان امام رضا و احساس تازگی اندیشه های خسته ام را فرا میگیرد... زیر لب زمزمه می کنم یا ضامن آهو یا غریب الغربا حواست به من هست؟ دلم را جا میگذارم در حرم و گره اش میزنم  به ضریح امام رضا ومیروم ...

من غرق گناه آمده بودم به حضورت‏
مشمول عطایای تو گردیدم و رفتم‏
حاجتروایی همه عزیزان
عزیزان من که درقید حیات نیستن
محمد امین ابگون
دیدگاه ها (۱)

mohamad amin Shabnam

mohanad amin Shabnam

روز روانشناس رو بهت تبریک میگم زندگیم

mohanad amin abgoon

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط