من باقربن زین العبادم
دست خدایم کز پا فتادم
یادم نرفته لبهای عطشان
بر خاک صحرا سلطان خوبان
هر گوشه مقتل زنی می گفت حسین جان
واویلا حسین یا جدا حسین یا جدا حسین یا جدا
دیدم که خورشید خدا شد پر ستاره
دیدم لب خشک و گلوی پاره پاره
آتش گرفته قلبم زکینه، می سوزد آهم در کنج سینه
پر می کشم دل خسته از شهر مدینه
هر روز و شب با این دل سرشار دردم
بر روضه های عمۀ خود گریه کردم
شهادت #امام_باقر علیه السلام تسلیت باد
دست خدایم کز پا فتادم
یادم نرفته لبهای عطشان
بر خاک صحرا سلطان خوبان
هر گوشه مقتل زنی می گفت حسین جان
واویلا حسین یا جدا حسین یا جدا حسین یا جدا
دیدم که خورشید خدا شد پر ستاره
دیدم لب خشک و گلوی پاره پاره
آتش گرفته قلبم زکینه، می سوزد آهم در کنج سینه
پر می کشم دل خسته از شهر مدینه
هر روز و شب با این دل سرشار دردم
بر روضه های عمۀ خود گریه کردم
شهادت #امام_باقر علیه السلام تسلیت باد
- ۷.۵k
- ۱۲ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط