زندگی روستایی

سقف آرزوهایم به قدری کوتاه شده که همین لحظه بزرگ‌ترین آرزوی من این است که در یک روستای دورافتاده خانه‌ی گِل‌اندود و کوچکی در دوردست‌ها، بالای کوه داشته‌باشم، جایی دورِ دور و بکرِ بکر و ‌پرشده از درختان تنومند و سبز.
هر صبح با آب سرد چشمه‌ای در همان حوالی، تمام تاریکی و بغض‌های جهان را از قاب نازک چشم‌هایم پاک کنم و با چایی که بوی هیزم و آتش گرفته، کام احساسات دلم را شیرین کنم.
سقف آرزوهایم آنقدر کوتاه شده که آرزو می‌کنم کاش تمام شهرهای جهان، روستا بود و تمام آدم‌ها روستایی و کسی از بی‌گدار سیاست، سر در نمی‌آورد.
دلم می‌خواست روستا نشین بودم و تنها تکنولوژی اتاقم رادیویی بود که شب‌ها زیر نور ماه، قصه‌ی شب پخش می‌کرد.

#زندگی_روستایی
#ساده_زیستی
دیدگاه ها (۰)

آهنگ درخت ابی

جاده های مه گرفته

خانه قصه های مجید

اجرای جدید شادمهر عقیلی آهنگ پر پرواز

سقف آرزوهایم آنقدر کوتاه شده که آرزو می کنم کاش تمام شهرهای ...

چند ده سال بعد شده. تنها در ساحل خلوت نوشهر قدم می زنی. با خ...

قلب یخیپارت ۱۶این موقع شب پارت رو گذاشتم تا ببینم جغد های وی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط