خاکریزخاطره

#خاکریز_خاطره😊
رگ هایش پاره شده بود🥺
خونریزی شدیدی داشت😢
دکتر اشاره کرد چادرم را بردارم تا راحت تر بتوانم جابه جاش کنم ...
یهو رزمنده گوشه چادرم را گرفت😞و گفت:
من دارم میرم که تو و امثال تو چادر رو برندارن🙃ما برای این چادر میریم

چادرم توی مشتش بود که شهید شد😭

راوی:خانم موسوی از پرستاران زمان جنگ❤️
منبع:خانم ها حتما بخوانند

#Sonuna_kadar_duruyoruz
#چه‌رنگی‌از‌رنگ‌خدایی‌بهتر؟!😊
دیدگاه ها (۴)

گفتگوی جالبیه👌شمارو به تماشا دعوت میکنم😉😌

چه کسی با اسم آزادی، دیوار خونه شو برمیداره؟!#حرف_حساب

سوپر استاری که جور دیگر درخشید❤شهیدۍ‌کہ‌مبارزه‌وجہاددَر᭝راه‌...

#استوری💝#آغاز_امامت_امام_مهدی🥳آغاز امامت موعود آخرین✨بر تمام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط