چه کنم با غم خویش

💜💜
چه‌ کنم با غم خویش؟
که گهی بغض دلم می ترکد،
دل تنگم زِ عطش می سوزد،
شانه ای می خواهم که
گذارم سر خود بر رویش
و کنم گریه که شاید کمی آرام شوم
ولی افسوس که نیست...!!
دیدگاه ها (۰)

💜💜تو آمدی ز دورها و دورهاز سرزمین عطرها و نورها‌مرا ببر امید...

💜💜تو را در نوشته‌هایم،تو را در نقاشی‌هایم،تو را در ترانه‌های...

💜💜سهم من از آغوشت،چند دست لباس کهنه است...جای تنت، خاطرت را ...

💜💜بیا تا #بهار را بدرقه ڪنیم ڪـاسه‌اے آب بریزی...

بمان در سینه ام ز آنجا که هم جانی و جانانینفس میگیرم از بویت...

بازی زلف تو امشب به سر شانه ز چیست؟خانه بر هم زدن این دل دیو...

📜#غزلیات#رهی_معیری#غزل_بیست_و_پنجمما را دلی بود که ز دنیای د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط