ادامه ترجمه لایو تهیونگ:🐻
🐻:یه دونه اودون خوردم و اومدم تو اتاق خواب.
امروز کارای زیادی داشتم... خیلی وقته که این کارا نکردم، کارا زیاد بود. (زیپش رو میبنده)
اما من... امروز... تو بهترین وضعیت نیستم، چون دیروز خوب نخوابیدم. صبح که بیدار شدم و داشتم برای شو آماده میشدم... خسته بودم. ولی امروز... امروز چه روزیه؟ یکشنبه... نباید فقط یه بار این کارو کرد.
در کل، آرمیا باید خوب بخوابن و خوب غذا بخورن، نه؟ باشه؟
امروز میخوام «دوشنبه رو بگذرونم» (یعنی برم خوش بگذرونم). اوه... وای، اینترنت افتضاحه. اوه، هیچ کاری نمیتونم بکنم.
#LIVE
#V
🐻:یه دونه اودون خوردم و اومدم تو اتاق خواب.
امروز کارای زیادی داشتم... خیلی وقته که این کارا نکردم، کارا زیاد بود. (زیپش رو میبنده)
اما من... امروز... تو بهترین وضعیت نیستم، چون دیروز خوب نخوابیدم. صبح که بیدار شدم و داشتم برای شو آماده میشدم... خسته بودم. ولی امروز... امروز چه روزیه؟ یکشنبه... نباید فقط یه بار این کارو کرد.
در کل، آرمیا باید خوب بخوابن و خوب غذا بخورن، نه؟ باشه؟
امروز میخوام «دوشنبه رو بگذرونم» (یعنی برم خوش بگذرونم). اوه... وای، اینترنت افتضاحه. اوه، هیچ کاری نمیتونم بکنم.
#LIVE
#V
- ۱.۸k
- ۱۳ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط