the sign part 4

قانونی که خودم زدم رو دارم زیر پام میزارم
اصلا متوجه حرف هایه مدیر نمی‌شدم که یه دفعه همون دختر بهم خیره شد قلبم داشت منفجر میشد تو چشماش خیره شده بودم نگاه خمارش منو بیشتر دیونه خودش می‌کرد
که دستشو بالا آورد یه بشکن زد که به خودم اومدم
(آنیل) حالش خوبه پی دی
(مدیر)آره نگران نباش حتما منتظر بدونه که این خانم هایه زیبا و اقایه جذاب کی هستند
(تهیونگ)سلام من کیم تهیونگ هستم معلم هنر دستمو جلو آوردم تا بهش دست بدم ولی هیچ ری اکشنی نشون ندادن
(مدیر)شما الان با همین آقایه تهیونگ کلاس دارید پشت سرش برید موفق باشد
(لونا)ممنون خسته نباشید
دید آنیل
در حال خوندن ذهنش شده بودم هه عاشقم شده بود عادیه برایه من
ولی یچیز دیگه هم بود ذهنش پیچیده بود همش درمورد شغله دومش میگفت یعنی شغلش چیه و بعد اسمشو معرفی کرد و بعد چند مین پشت سرش راه افتادیم
کنار یه کلاس وایساد و در رو باز کرد همه دانشجو ها سر جاشون قرار گرفتند رفت جلو
(تهیونگ)خب بچه ها امروز چن دانشجو جدید داریم
بیاید تو
.
. #فیک #رمان
دیدگاه ها (۰)

the sign part 5

park jimin

the sign part 3

قصه پریان 💛🧚🏼....#قصه_پریان#موسیقی #پریان

Wrong Love💕Part2میا: عجیبه...آخه هر دوتون از یه دانشگاهید......

yek tarafe part : 11

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط