part

part⁷⁵

مجازات گروهb تموم شد و همگی‌از خنده های زیادشون دل درد گرفته بودند
رفته بودند سرویس تا صورتشون رو بشورید و هر کسی هم گوشی از ویلا لَم داده بود

ا.ت و سی‌یون کنار هم دیگه نشسته بودند
روی مبل لَم داده بودند، سرشون روی بالای مبل گذاشته بودند و داشته به حرفای هم دیگه ریز ریز می‌خندیدند

ناگهان دختر، جئون را بالا سرش دید

" چیه؟ "a.t

" پاشو بیا کارت دارم "jk

" حال ندارم پاشم همین جا بگو "a.t

" گفتم پاشو "jk

" هوففف "a.t

از روی مبل بلند شد

" الان میام سی‌یون "a.t

_" باش(لبخند) "

دنبال جئون رفت و وارد آشپزخونه شدند

" بله؟ "a.t

مچ دست دختر گرفت و محکم اونو به دیوار کوبید

" اخ(دردش‌گرفت) "a.t

" تو حرف حساب حالیت نیست،نه؟(اروم،عصبی) "jk

" دستمو ول کن (اروم،اخم) "a.t

دستشو کشید ولی جئون ولش نکرد و محکم تر از قبل دستشو گرفت

" یه بار دیگه ببینم از این غلطا میکنی حسابتو میرسم(اروم،عصبی) "jk

" چیکار میخوای بکنی،ها؟(اورم،اخم) "a.t

با تموم شدن حرف دختر، جئون لباشو محکم روی لب های دختر کوبید و وحشیانه میبوسید
جوری لب های دختر مک میزد انگار تشنه‌‌یست و اینطوری سیراب میشه

دختر نفس کم آورده بود و با مشت ضربات محکمی به سینه جئون وارد می‌کرد و جئون ازش جدا شد

جئون عمان نداد و سراغ گردن دختر رفت
پوست سفید دختر زیر دندان هاش فشار میداد و مک میزد

دختر دستش که آزاد بود رو روی شونه جئون گذاشت و میخواست جداش کنه ولی زور دختر دربرابر جئون ناچیز بود

دختر با صدای آرام دَم گوش جئون التماس می‌کرد که ولش کنه

" توروخدا...التماست میکنم ولم کن(اروم) "a.t

از دختر جدا شد و صورتشو در چند میلی متریش قرار داد و با صدای آرام ولی عصبی غرید:

" یه بار دیگه به حرفم گوش ندی بلای بدتر از این سرت میارم "jk

و با پایان حرفش از آشپزخانه بیرون رفت
دیدگاه ها (۳)

part⁷⁶دختر دستشو روی لب هاش گذاشت و با صورت سرخ شده اش به سم...

حس های ممنوعه ۶

حس های ممنوعه🍷🥂۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط