ما بچه مدرسه ایهای قدیمی

💚🦋 ما بچه مدرسه ایهای قدیمی

پاکن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفترهایمان از کاه بود
تا درون نیمکت جا می شدیم
ما پر از تصمیم کبری می شدیم
با وجود سوز و سرمای شدید
ریزعلی،پیراهنش را می درید
کاش می شد باز کوچک می شدیم
لااقل یک روز کودک می شدیم!!!!💚🦋

#نوستالژی❤️
دیدگاه ها (۰)

🧡🎶 باید جای دنجی پیدا کرد و رها شد از قفس روزمرگی‌ها؛باید نس...

❤️🧡 #پاییز در راه است  ابرهاکم کم می آیندکوچه ها یک بند میخن...

🌸❤️ اسمش چیست؟این حس،این حا...

🌧🍃 این بار که #باران باریدپشت پنجره بمان و ببین باغچه و بارا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط